ماهان عشق بابا و مامانماهان عشق بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره

ماهان نفسی

16 ماهگیت مبارک

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . . عزیز دلم ماهگیت مبارک عزیزم تو این پست چندتا عکس هم که از اول سال داری برات میذارم عشقم اینجا کنار هفت سین خانه عمو حسین     اینجا هم داری تو خانه عمو حسینینا از خودت پذیرایی میکنی اینجا هم کنار هفت سین خانه عمو محسن اینجا هم اولین روز عید توراه شمالیم داری اجیل میخوری ریختی تو لیوان کلی کیف میکردی   اینجا دنبال کشمشی عاشق خوردن کشمشی   اینجا خانه دوست بابا تو ساریه کاش عکسها پاک نشده بودن بهت نشون میدادم که چ...
27 فروردين 1392

مامان خیلی ناراحته:(:(

سلام به همه ی عموها وخاله های مهربون نی نی وبلاگی و نی نی سایتی ببخشید که نمیتونم عکس های جدید از ماهان نفسی مامان بزارم اخه نمیدونم که چرا تمام عکسهای ماهان از کامپیوترم پریده خیلی غصه دارم دارم از ناراحتی دق میکنم حالا پسرم اگه عکسهات برنگرده من هیچی از این 16 ماهگی تو عکس ندارم جز این وبلاگ پسر مامان دعا کن که بتونه عمو مهدی همه عکسهاتو برگردونه   خاله نیلوفر وخاله های دیگه منو ببخشید که نتونستم جواب کامنتهای زیباتون بدم به خدا خیلی ناراحتم به خاطر عکسهای ماهان کلی عکس جدید ازش انداخته بودم یهو همشون نیست شدن دعا کنید پست بعدی عکسهای ماهان برگشته باشه گلباران میکنم وبلاگ رو با عکسهای قشنگ پسرم ...
24 فروردين 1392

از چهارشنبه سوری سال 91 تا 13بدر1392

سلام عشق مامان وای اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم اصلا دیگه انقدر دیر کردم که رونداشتم بیام برات بنویسم ولی خوب خودت میدونی درگیر شماهستم انقدر که شیطونی عزیز دلم از چهارشنبه سوری برات بگم اولین چهارشنبه سوری بود که شما اجازه نمیدادید حتی ما پنجره ای باز کنیم حسابی وحشت داشتی نمیدونم چرا تا یک هفته همین طوری بودی حتی شعله گاز هم میددی گریه میکردی میدونم برات خیلی سخت بود شنیدن صدای ناهنجاری که به گوش میرسید حتی شیشه های خونه عزیز میلرزید خیلی دلم برات میسوخت ولی نمیتونستم کاری کنم خلاصه بگم الان خوب خوبی از سال جدید هم بگم همین جا ازتک تک مامانهای نی نی وبلاگ معذرت خواهی میکنم نتونستم براشون پیام تبریک بفرستم به خدا اصلا وقت سر خ...
17 فروردين 1392

هورااااااااااااااااااااااااهفتمین مروارید هم پیداش شد

سلام عشقمممممممم مامان امده ولی دیر امده اخه شما شیطونک نه دیگه برای من وقتی میزاری که به این کارا برسم وقتی هم که خوابی انقدر خسته ام که حسشو ندارم ببخشید عزیزدلم امدم بگم تو تاریخ19/11/91هفتمین مرواریدت که خیلی زیاد با این 6 تا قبلی فاصله داره پیداش شده میشه سومین دندون کرسیت از بالا الهی فدات بشم میگفتم چرا دوباره کم غذا شدی وبی حوصله نگو دندون درد داشته بچم جونم برات بگه از کارات که عشق مامان نمیدونم چرا جدیدا انقدر مامانی شدی انقدر منو دوستداری که نگو همش میخوای تمام حواسم به تو باشه وای که نمیدونی چه دلبریهایی میکنه تا اهنگ شاد به گوشت برسه چه تو ماشین چه تو خونه اقا میپری وسط وقرش میدی من ضعف میکنم برات ...
25 اسفند 1391

چهارشنبه سوری

     گل پسرم من و ترسوندی امروز مامانی به خاطر اینکه موهاش همش میرخت بعد از 10سال دوباره موهاشو کوتاه کرد شاید بیشتر از 10 سال همه میشه .  به خاطر همین رفتیم خونه عزیز تا همراه خاله فاطمه بریم ارایشگاه  تا اون تورو نگهداره اخه اصلا نمیتونم جایی بزارمت وقتی ازت دور میشم احساس بدی میکنم به خاطر همین هر جا برم میبرمت ولی بدون که چقدر برام عزیز بودی که دلم امد وموهای نازنینمو به خاطرت کوتاه کنم اخه همش با اون دستای کوچولوت که پیشت دراز میکشیدم  موهامو میکشیدی و وقتی مشتتو باز میکردم همیشه یه تار موی من دستت بود میترسیدم نکنه یه وقت بره تو دهنت و احساس میکردم تو هم از اینکه موهامو کوتاه میکردم خ...
23 اسفند 1391

15 ماهگیت مبارک

تولد تولد تولدت مبارک                             مبارک مبارک تولدت مبارک   بیا بندازیم امشب یه عکس یادگاری                   همین شب که شکفتی مثل گل بهاری اشک شادی شمع و نگاه کن                   که واست میچکه چیکه چیکه کام همه رو بیا شیرین کن          &...
13 اسفند 1391

ماهان به روایتی

سلام عشق مامان نفس مامان ببخشید که خیلی طول کشید تا بیام وبلاگ خوشگلتو اپ کنم اخه خیلی کار داشتم الان حدود 1هفته بود با خاله نرگس خانه تکانی عید رو میکردیم دستش درد نکنه حسابی خانه رو نو نوارش کرد همه زحمات رو خاله کشید اخه من فقط وقتی کمکش میکردم که شما خواب بودید وگرنه هر چی ما تمیز میکردیم شما دوباره بهم میزدید الان حسابی راحت تو خانه تمیز نشستم ومنتظر عیدم حالا برسیم به کارهای شما نمیدونم از کجاش بگم شدید یه اتیش پاره به تمام معنا دقیقا وقتی هم که اتیش میسوزونی شبیه همین شکلک بالای مطلب میشی خودتو سرو ته میکنی بامن دالی بازی میکنی نمیدونم چرا دیگه از دندون جدید خبری نیست تو همون 6 تا موندی از حرف زدنتم که هر چی بگم...
13 اسفند 1391

ماهان شده برای خودش اتیش پاره

سلام گل پسر مامان خوبی عشقم ببخشید که دیر به دیر میرسم وبتو اپ کنم به  خدا همش منتظر بودم این اکسپلورر درست بشه تا بتونم برات شکلکم بزارم دیدم نه درست بشو نیست جونم برات بگه که هنوز برای مامان خوب ودرست حرف نمیزنی ولی خوب ودرست و اساسی شیطونی میکنی غذا خوردنتم که دوباره شده یه مشکل اساسی برای من یه روز خوب میخوری یه روز نه حرصمو در اوردی هر روز هم تا 12 ظهر خوابی بابا مشکل داره با خواب شما همش میگه بیدارش کنم تنبل میشه منم هر کاری میکنم بیدارت کنم عصبی میشی دوستنداری از خواب پاشی ولی شیر هم میخوری نه اینکه گرسنه یه کله بخوابی حالا موندم چیکار کنم منشی تلفنی همه خونه هایی که میریم شما هستید چه خونه خودمون چه...
25 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان نفسی می باشد