ماهان عشق بابا و مامانماهان عشق بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

ماهان نفسی

پسر قشنگم 14 ماهگیت مبارک

  عزیزم تاج سرم 14 ماهگیت مبارک   لبخند زدی و آسمان آبی شد       شبهای قشنگ مهر مهتابی شد   پروانه پس از تولدت زیبایت     تا اخر عمر غرق بی تابی شد   عزیزم تو این روز بهترینهارو برات ارزو میکنم واز خدا میخوام هر قدمی که بر میداری نزدیک شدن به خوش اقبالی وخوش یمنی باشه عزیزم من وبابا به وجودت افتخار میکنیم و تا اخر عمر شکر گذار این نعمت بزرگ از خداوند هستیم دوستتداریم           ...
10 بهمن 1391

ماهان در 13ماهگی

  سلام به روی ماهت ماهان مامان عزیزم نمیدونم باید از کجا برات بگم از چی بگم فقط میتونم بگم که روز به روز که بزرگتر میشی شیطنتاتم بزرگتر و خطرناک تر میشه مثلا میری سراغ سشوار بر میداری میاریش میزنیش به پریز برق وروشنش میکنی تا موهاتو سشوار کنی یا وقتی من یا بابایی پشت رولیم با زوری که داری دنده رو عوض میکنی مجبورم بشینونمت کنارم کمربندتم ببندم وبه گریه های اولیت عکس العملی نشون ندم وطاقت بیارم اخه بد عادت شدی همش باید تو بقلمون باشی اونم فقط پشت رل هر کس نشسته باشه دارم ترکت میدم جارو برقی هم که روشن میکنم اول باید بدم به شما تا شما اول جارو بزنید بعد اگه خسته شدید بدید به من وای که خسته میشم از بس جمع او...
10 بهمن 1391

ماهان در پایان13 ماهگی

سلام شاه پسر مامان ببخشید دیر به دیر وبتو اپ میکنم به خدا نمیدونم چرا جدیدا تند تند سرما میخوری دوباره انفولانزا از پسر عمو و دختر عموت گرفتی هنوز که هنوز اب دماغت به راهه انقدر هم شیطون هستی که نمیدونم به کدوم کارت برسم مریضیت یا شیطنات جدیدا هم که هر کاری بابا جونی میکنه عین اونو انجام میدی مثلا گوشی موبایل رو میگیری دستت از پذیرایی به اتاق خواب از اتاق خواب به اشپزخانه راه میفتی وگوشی رو هم زیر گوشت وهمینطوری صحبت میکنی وبا دستتم اشاره میکنی دقیقا عین خود بابا تا خسته میشی میای گوشیرو میدی بهم و میگه اه اه یعنی خسته شدم جدیدا هم نمیذاری ازت عکس بگیرم تا میخوام عکس بگیرم همش پشتتو بهم میکنی ویه چیزی زیر لب میگی فک...
6 بهمن 1391

13 ماهگیت مبارک عزیزم

امروز خورشید درخشان‌تر است و آسمان آبی‌تر نسیم زندگی را به پرواز می‌کشد                 و پرنده آواز  جدید می‌سراید                 امروز بهاری دیگر است               در روز تولد مهربان‌ترین در میلاد کسی که  چشمانم با  حضورش بارانی است            امروز را شادتر خواهم بود      &n...
10 دی 1391

عاشقانه من و بابایی رو دوستداره

            سلام پسرم ببخشید که دیر به دیر وبت رو به روز میکنم حسابی هم من وهم خودت سرما خوردیم ولی خوب باز دلم نمیاد نیام وبرات مطلب نذارم عشقم همه ی کس مامان نمیدونی که چقدر برام سخت بود ببینم سرفه های شدید میکنی جیگرم کباب میشد ولی خوب کاریش نمیشد کرد پسری که شب روشو نکشه واز گرما فرار کنه همین میشه انقدر دعا کردم دردتات بیاد تو جونم تا تو خوب بشی منم مریض شدم ولی هنوز خوب نشدی امروز بردمت دکتر دکتر گفت انشالله زود زود اگه داروهاتو به موقعه بخوری خوب میشی منم قول میدم داروهاتو سر وقت بهت بدم عزیزم انقدر دوستدارم که هد نداره جدیدا اسممو صدا میزنی هی میگی یهیا یعنی زهرا اخه 3روز خانه ع...
9 دی 1391

ماهان اتیش پاره میشود

  سلام اتیش پاره مامان من امدم با کلی حرف از کجا شروع کنم موندم از اینجا میگم که تو اشپزخانه مشغول درست کردن غذا بودم شما هم مثل همیشه در حال رژه رفتن با دوچرختون بودید اخه دوچرخه شمارو که نمیبره شما دوچرخرو میبرید اینطوری حالا فکر کن اینه سگه دوچرخه شماست خلاصه جونم برات بگه که دیدم یهو صدات داره از ته چاه میاد هی میگی ما ما اه اه اه هم پشت سرش دویدم گفتم ماهان مامان جان کجایی که یهو پاهاتو زیر مبل دیدم چشام شد چهارتا دیم که نگو توپت رو زیر مبل دیدی رفتی ورشداری گیر کردی حالا منو که دیدی لاو ترکوندنت گرفته همش جی بازیت گرفته بود هی میگفتی دی دی دی خلاصه اوردمت بیرون حالا از ترس اینکه دعوات نکنم از بوس کردنم د...
5 دی 1391

یلدات مبارک

  سلام تاج سرم همه کسم نفسم مامان فدای شما بشه دومین شب یلدای زندگیتو بهت تبریک میگم گل پسری تو هندونه شب یلدای من وبابایی عزیزم امسال خانه مامانی دعوت بودیم همه عموهاتم انجا دعوت بودن با خاله ودختر خاله های بابا جون حسابی جمعمون جمع بود گلمونم که شما باشید سبز بود الهی مامان فدات بشه که اصلا اذیت نمیکردی همه چیز شب یلدا مثل هندوانه اجیل میوه کتاب حافظ همگی وسط سالن پهن بودن ولی هم سارا دختر عموت وهم شاداب نوه خاله بابا دست میزدن بهشون ولی شما مثل مرد کوچولوها کنار بودی تا بهت تعارف نمیکردن دست نمیزدی خلاصه از همه دلبری میکردی همه بهم میگفتن هزار ماشالله پسر فهمیده وخوبی داری منم سریع برات اسپند دودو کردم عزیزم انق...
30 آذر 1391

کیانا جونم یه دنیا ممنون

سلام من امدم با ششمین دندونم 6مرواریدمم تو تاریخ 23/9/91بیرون زد هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا خوب امدم که بگم خاله کیانای عزیز دستت درد نکنه کیانا خانم خاله ای که تو دنیا ی مجای پیداش کردم اصلا ندیدمش ولی خیلی بهم لطف داره نشسته با حوصله کل وبلاگ منو دیده وتمام عکسهای منو به صورت فتو شاپ درست کرد خواستم اینجا ازش تشکر کنم خیلی خیلی ممنون خاله گلی یه دنیا بوس برای و خاله جونم   ...
25 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان نفسی می باشد