چرا اسمتو گذاشتیم ماهان؟
سلام مامانی
میدونم خیلی وقت بود که تو دفتر خاطراتت چیزی اضافه نکرده بودم اخه بعد از فوت وحید پسر عمه اصلا دلو دماغی نبودولی حالا که اومدم میخوام جریان گذاشتن اسم ماهانو برات تعریف کنم این جریان بر میگرده به سال١٣٨٤
اخه منو و بابایی وبا هم همکار بودیم جفتمون تو کار موبایل بودیم ولی تو ٢دفتر جدا از هم ١سالی بود باهم کار میکردیم ولی اصلا همدیگرو ندیده بودم تمام ارتباط کاریمون با تلفن بود تو کار موبایل هم همه این نظرو داشتن که خانمهایی که تو این کارن نباید از اسم اصلی خود استفاده بکننن به خاطر همین خیلی ها اسم کاری یا همون مستعار داشتن مدیر دفتر من هم عقیده داشت منم که تازه پا گذاشتم تو این کار باید اسم کاری برای خودم انتخاب کم با منم به خاطر انتخاب اسم به همکاری مدیرم چند اسم تو برگه نوشتیم بعد به قید قرعه اسم ماهان شد اسم کاری من بابایی هم منو فقط به اسم ماهان می شناخت تا این که بعد از یه مدت تو یه جلسه کاری منو بابایی همدیگرو دیدیم خیلی جالب بود بعد از١سال بخوای کسی رو که باهاش تلفنی همکار بودی رو از نزدیک ببینی خلاصه بعد از اون جلسه بابات دلش پیش مامانی گیر کرد بعداز ٢ماه دوست بودن باهم بابا محمد از مامانی خواستگاری کرد تازه اونجا بود که بابا فهمید اسم من ماهان نیست بلکه ماهان اسم کاری منه بابایی که خیلی ادم عاطفی وعشقی بعد از کلی مشکلات من وبابا نامزد کردیم همون روزای اول نامزدی بابا گفت اگه در اینده خدا بهمون پسر بده اسمشو به یاد عشقمون میزاریم ماهان حالا که خدا تو فرشته کوچولو رو بهمون داد بابا اسم قشنگتو گذاشت ماهان امیدوارم پسرم از انتخاب اسمت راضی باشی واقعا اسم ماهان برای منو بابا خیلی خوش یومن بوده امید دارم برای تو هم اینطور باشه
دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتداریم