ماهان عشق بابا و مامانماهان عشق بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

ماهان نفسی

ماهان و 4 ماهگی واکسن

1391/1/10 13:24
نویسنده : مامانی
1,452 بازدید
اشتراک گذاری

الهی من فدات شم مامانی عزیزدلم قربون خدا برم که تو رو انقدر ناز افریده 4 ماهگیت مبارک باشه نمیدونی چه احساس خوبی دارم که بزرگ شدنت رو میبینم امروز منو بابایی تورو اماده کردیم بریم واکسن بزنیم من همش دلهره داشتم ولی از ترسم که باز بابایی رو ناراحت نکنم رو نمیکردم وقتی به بیمارستان رسیدیم که گفت واکسن نمیزنیم بعداز تعطیلات نمیدونی که چه حسی داشتم همش میگفتم اخ جونم پسرم قسر در رفت ولی بابایی گفت میریم یه بیمارستان دیگه امروز باید واکسن بزنه اخه نمیدونی این بابا از 100 بچه هم بدتر اصلا دوستنداره کارهای مربوط به تو 1روزم اینور اونور بشه رفتیم به 2تا بیمارستان دیگه هم سر زدیم اونها هم منو خوشحال کردن گفتن نه نمیزنیم بعد از تعطیلات ولی بابای شما دست بردار نبود میگفت باید امروز واکسن پسرمو بزنم میخوام خودم ازش مراقبت کنم اگه بیفته بعداز تعطیلات من نیستم خلاصه منم که به دلم صابون زده بودم که هیچ جا واکسن تزریق نمکنن همش میگفتم اره امروز باید واکسنو بزنیم برو فلان بیمارستان که بابای ناقلا شما به فکرش رسید که بریم خانه بهداشت ولی وای که رفتن همانا واکسن زدن هم همانا نمیدونم خانم پرستاره تو اون تعطیلات تنهایی تو خانه بهداشت چیکار میکرد که با کمال خونسردی و با لبخند گفت بله ما امروز واکسن میزنیم منم که اشک تو چشام جمع شده بود بابایی گفت تو نمیخواد بیایی تو بمون بیرون که منم همش با 2تا دستم گوشامو محکم گرفتم تا صدای گریتونشنوم که یهو دیدم بابا میگه خانمی دستتو بکش تمام شد وقتی دیدم اقا انگار نه انگار که واکسن زدن لبخند از لباش قطع نمیشه که گفتم چی تموم شد گریه نکرد بابا گفت فقط وقتی سوزن کرد تو پاش بعدش انی ساکت شد من که با دیدن این صحنه که پسرم گریه نمیکنه از خوشحالی خداروشکر میگفتم امدیم خانه ولی من خیلی برام سوال انگیز بود که چرا پسرم اصلا درد نمیکشه گفتم محمدنکنه واکسنو اشتباهی زدن مگه میشه گریه نکنه که محمد گفت حالا اگه گریه میکرد بیچاره پرستار رو چپ و راست دعواش میکردی حالا هم که گریه میکنه میگی نکنه پرستاره اشتباه زده که خلاصه گل پسرمون اصلا برای واکسن 4 ماهگیش گریه نکرد ولی 2 شب پشت سر هم شبا کمی تب کرد که اونم بابای مهربونش مثل شیر بالا سرش پاشواش میکرد خدایا شکر با دادن همچین شوهر مهربون اینم بود جریان واکسن زدنت اینجا هم روزی که واکسنتو زدیم واقا دمر خوابیده رو تختش و تا صداش کردم با تعجب بهم نگاه کرد

ماهان و واکسن 4 ماهگیش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

دکمه
14 فروردین 91 14:02
ای جااااااااااانم.... هزار ماشالا به این گل پسر.... قند عسلی....
مریم مامان عسل
14 فروردین 91 14:12
سلامممممم
وای چه عجب! زهرا جون همه ی این پست ها رو توی یک روز گذاشتی؟
آخه من هر روز میومدم سر میزدم اما اخرین پست بروز شده همون پست ماهان و لباسای عیدش بود. اما امروز اومدم یکجا چند تا پست رو با هم خوندم. همه چی عالی بود.
هفت سین خیلی خوشمل بود خانم با سلیقه.
لباس عید ماهان محشر بود. راستی منم یک دستبند اون شکلی واسه عسل سفارش دادم. مگه دستبند ماهان طلا نیست؟ طلا که حساسیت نمیده!
اون عکسی که پشت فرمون تنهایی نشسته خیلی نازه. کلی قربونش رفتممممم.
4 ماهگیت مبارک ماهان خوشگلم. منم واکسن عسلو توی تعطیلات زدم.
اذیت نشد خدارو شکر.
بیا پیشمون.


مرسی عزیزم عسلو ببوس
مامان بهی
14 فروردین 91 15:29
سلام عیدتون مبارکااااااااا باشه
ماهان چه ناز شده دل آدم براش ضعف میره
خدارو شکر که ماهان اذیت نکرد از طرف منم ببوسش


ای به چشم
مامان سوگل
15 فروردین 91 11:56
الهی فداش بشم این وروجک رو جیگرشو بخورم، اتفاقا زهرا جون خواهرزاده من هم که پرهام باشه اسمش اصلاً موقع واکسن زدن گریه نکرده انقدر تعجب آور بوده که پرستارها فکر کردن نکنه واکسن تأثیر گذاشته و بچه مسخ شده باشه ماشالا بچه های الان با بچه های دیروز کلی فرق دارن به خدا
مامان سوگل
15 فروردین 91 11:57
راستی خوشمل آقا چهار ماهگیتون مبارک باشه، ایشالا 120 ساله بشی
مامان بهی
15 فروردین 91 13:46
خصوصی برات گذاشتم
مامان بهی
15 فروردین 91 18:42
مرسی عسیسم نظر لطفته خانوم خانوما قیافیه شما وماهان جون دل نشین تره
پارســـــــــــــــا
16 فروردین 91 17:48
چهار ماهگیت مبارک عزیزم بوووووووووووووووووس البته با کلی تاخیر از دست مامانیت اخه چقدر زود به زود آپ میکنه خبرم نمیده میبینی تروخدا خوشگله من مثل همیشه نازو دوست داشتنیه
مامان سونیا
16 فروردین 91 17:50
وای چه خوشگل این پسرتون ماشاالله خدا براتون حفظش کنه . به وب ما هم سر بزنید و با نظراتتون خوشحالمون کنید
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
17 فروردین 91 0:33
سلام.سال نو مبارک.همه پستای غیبتم رو یکجا خوندم.هر سه تایی مث جواهر میدرخشین هزارماشالله.
قربون گل پسری شجاع که نور فلش چشماش رو کاملا باز کرده.


مرسی خاله که بهم سر زدی ماهان جونو ببوسسسسسس
اسما
17 فروردین 91 14:52
زهرا جون من اسمام .. شناختی ؟؟؟ الهــــــــــــــی بگردم ، خدا حفظش کنه گل پسرت رو عزیزم... به وب منم سر بزن ... فدای تو
پارســـــــــــــــا
17 فروردین 91 17:12
♥ ♥ ♥ ▄▀▄♥ ▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄♥ ▄▀▄▀▄▀♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄♥ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀♥ ▄▀▄▀▄▀♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ▄▀▄▀▄♥ ▄▀▄▀♥ ▄▀▄♥ ▄▀♥ ▄ ♥ ♥ وبتـــ مثلــ اینــ ستارهــ میدرخشهــ
فاطمه (مامان آیلین)
18 فروردین 91 10:37
سلام گل پسر چهار ماهگیت مبارک عزیزم
آفرین به این پسر قوی


مرسی خاله جونم
مامان آیدین
19 فروردین 91 0:42
سلام مامان ماهان جون آیدین من چند روز بزرگتر از ماهان شما هست وخیلی دوست داره با پسر شما دوست بشه خوشحال میشم به ما سر بزنی منتظر نظر شما هستم.


حتما خاله منم دوستدارم با ایدین جون دوست بشم
نسترن
19 فروردین 91 1:19
خصوصی دارید مامانی


مرسی نسرین جونم
مامان ترنم کوچولو
19 فروردین 91 11:52
آفرین شیر پسر
محمد
19 فروردین 91 12:00
4 ماهگیت مبارک ماهان خان فتح الهی . شاد باشید وسلامت
مامان مريم گلي
19 فروردین 91 13:30
بخورمت الهي كه اصلا گريه نكردي سال نو مبارك
مامان پارسا جیگر
19 فروردین 91 17:10
4 ماهگیت مبارک عزیز دلم خیلی خوشحالم که اذیت نشدی ماهان خوشگله
مانیا شمس عالم
20 فروردین 91 14:56
وای چه پسر ناز خوشکلی ماشالا خاله
منم لینکت کردم عسیسم


ای کاش ادرستو میذاشتی که منم لینکت کنم عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان نفسی می باشد