ماهان عشق بابا و مامانماهان عشق بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

ماهان نفسی

ماهان و گردش تو محوطه

1391/2/5 2:45
نویسنده : مامانی
1,551 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم همه کسم مامان دیونه وار عاشقته

عزیزم امروز خیلی بهونه گیر شده بودی منم تصمیم گرفتم ببرمت تو محوطه بچرخونمت اخه بیچاره بابایی خسته وکوفته از سرکار که میاد شما براش خودتو لوس میکنی وبابایی هم شمارو میبره با کالسکه دورتادورمحوطه میچرخونه تا خوابتون ببرهومنم گفتم همین کارو بکنم وشمارو سوار کالسکه بردم تومحوطه چرخوندمت کلی حال کرده بودی ولی من همش میترسیدم اخه تو محوطه ما هرکسی از خانه که میاد بیرون به جای بچه یا سگ بقلشه یا گربه منم خودم از گربه بدم نمیاد همیشه بهشون غذا میدم ولی از اون وقتی که شما قدم رنجه فرمودید میترسم برم پیششون میگم نکنه یه وقت مویی یا عطسه ای بکنن و باعث بیماری شما بشن وبه خاطر همین خیلی مواظبت بودم ولی خدایش هم هوا خیلی خنک بود و شما با اون چشای قشنگت کل محوطه رورصد میکردی وبا صدای بلند جیغ میزدی منم این چندتاعکسو به یادگاری برات گرفتم

مامان قربون خندت بره نفسی

 

بقیه عکسها در ادامه مطلب نگذرید ببینید

اینجا گل پسرم در حال رسد کردن محوطه

 

مامان قربون خندت بره

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

محمد
5 اردیبهشت 91 12:18
ماشاءالله . نازش بشم من


خدا نکنه عمو جونم
مامان پارسا جیگر
5 اردیبهشت 91 19:01
معلومه حسابی داره خوش می گذرونه و لذت می بره این عزیز دل من
مامان پارسا جیگر
5 اردیبهشت 91 19:02
این نفسم که یه روز استقلالیه یه روز پرسپولیسی ولی هر روزم مثل ماه می مونه و خوشگله هزار ماشاءالله
ilijoon
5 اردیبهشت 91 20:53
واي عزيزمييييييييييييييي
بابای دوقلوها
5 اردیبهشت 91 20:57
ای جووونم خیلی نازیه این توپولی عمووو همیشه به گردش انشالله
مامان سوگل
5 اردیبهشت 91 23:57
همیشه به گردش عزیزان، ماشالا هر روز نازتر از دیروز، اسپند یادت نره مامان گلی
مامان محمدرضا
6 اردیبهشت 91 11:06
خیلی جیگره . خاله قربونش بشه
مامان ترنم کوچولو
6 اردیبهشت 91 20:18
عزیز دلم از الان ددری شدی
مریم مامان عسل
7 اردیبهشت 91 12:36
ای خدااااااااا! باز ازون خنده هایی که من غش میکنم براش! نذار این عکسا رو دلم ضعف میره برای گاز گرفتن اون لپاش!
مامان محمدرضا
9 اردیبهشت 91 10:33
ماهان من چطوره مامانی؟ دیشب این عکسشو به همسرم نشون دادم . گفتم چقدر دوست دارم محمدرضای منم این شکلی باشه . انقدر خوشش اومده بود همسرم . اونم همسر من که از هر بچه ای یه ایرادی میگیره .
مامان بی تاب
31 اردیبهشت 91 18:30
سلام خوبی رمزتو یه بار دیگه بهم بده
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان نفسی می باشد