ماهان عشق بابا و مامانماهان عشق بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

ماهان نفسی

فقط عکس

1392/6/31 13:48
نویسنده : مامانی
2,245 بازدید
اشتراک گذاری

اینجا تو راه تبریزیم ساعت حدود 10 شبه که شما تب لت بابا رو گذاشتی رو پات وفیلم اوردی داری نگاه میکنی

اینجا تو حیاط عموی بابا نشستیم تا نهار بخوریم

اینجا عمو برات گوجه سبز چیده داری میزنی به بدن

اینم دیواری که بین خونه اقاجون وعمو هستش تو گهگداری از این دیوار ردو بدل میشدی

اینجا هم داری از اب چاهی که تو حیاط داشتن حیاطو میشوری زورتم نمیرسه

 

بیا بیا ادامه مطلب

اینجا هم مشغول خوردن هلویی اینا هم که کنارت نشستن

از سمت راست محمد امین نوه عمو ماهان شاه پسرمون اوختای پسر همسایه عمو

اصلا انجا دمپایی برای شما تعریف نشده بود

اینجا هم رفتیم سفره خانه پسر عموی بابا شما همش از یه اردک میترسیدید اینجا هم دارید نشونم میدید

اینجا هم بقل مامانی

اینجا هم رفتیم توی موزهخدابیامرز عمو محمود بابا

اینم ترازوی قدیمی

اینم یه ساعت بود که توش یه خروس هی قوقولی قوقول میکرد شما هم میگفتید ماله خودتونه

اینجا میگم ساعت رو بده بزارم سر جاش میگنی نه

اینم همون روزی که اخرش افتادی صورتت زخمی شد یعنی یه روز مونده به امدنمون به تهران اینم پسر همون پسر عمو بهروزه که صاحب این سفره خونه بود

شما هم ول کن این سنگ ریزه ها نبودی میگفتی باید همشو بندازم بیرون

اینجا هم چشمت افتاده به درخت که البالو روش داره داری میری بالا برای خودت بچینی مثلا

اینجا هم رفتی بالا چیندی خوردی امدی پایین

نه بابا شوخی کردم به همرا پسر عمو فیروز بابا رفتی چیندی

اینجا هم داری دست وپای البالویتو میشوری

فعلا بسه چشاتون درد میگیره دوباره میام براتون کلی عکس دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

نیلوفر
31 شهریور 92 22:15
سلام
به به به،ماشالا ماشالا،آخی چقده حظ کردم ماهان عسلمونو دیدم،ایشالا که همیشه به سفر و خوشی باشی عزیزم
بوسسس



ممنون خاله مهربونممممممممممممممممم
محدثه
1 مهر 92 11:25
سلام
حالتون چطوره؟ ان شااله همیشه به سفر باشید
خوش بحالتون ماهان رو از پوشک گرفتید می شه منو هم یه کم راهنمایی کنید کم کم چطور بهش یاد بدم چون محمد نمی تونه هنوز خوب حرف بزنه فقط چند تا حرف می گه


عزیزم ممنون
من هر کاری کردم نتونستم براتون پیغام بزارم چرااااااااااااااااااااااااااااااااا
محدثه
3 مهر 92 13:47
سلام ممنون عزیزم که جواب دادید نمی دونم چرا نمی شه چون واسم پیام میاد
هانیه
4 مهر 92 13:01
ای جووووووووووونم تو چقد نازی عشقم
ماهان جونم کلی ذوق کردم عکساتو دیدم عزیزم ایشالا همیشه شادو خندون باشی


ممنون عزیزززززززززززززززززززززززم
دختر عمو زهرا
5 مهر 92 14:05
الهی فدات شم خوشگلک منننن الهی چشم بد ازت دور باشه جیگره من ک همه ی اداهات بامزس و خوردنی


ه شما رفتم خوووووووووووووووووووووو
مامان بردیا
5 مهر 92 22:57
عجب جایی.چه عکسای نازی چه پسمل ناز شیطونی
مامان مهرسام
6 مهر 92 0:18
سلام دلم برات تنگ شده بود من مادر خانومی هستم عزیزم چه نی نی ماهی داری هزار ماشالا چه خواستنیه و تو دل برو
اگه اشکالی نداره لینکت کنم ؟


این چه حرفیه خاله جونم
میرزا کوچک خان
7 مهر 92 18:44
سلام... ای جونم... چقد دلم برای ماهان گلی تنگ شده بود.... عزیزم.... ماشاالله چه عشقیه به خدا...

خداروشکر که خوش گذشته

میگم خاله خصوصیتم چک کن!


چشم روی چشم
مریم مامان عسل
8 مهر 92 12:13
عزیزممممممممممممم
ماهنم عاشقتم خوشگل خاله!
میدونی واقعا در حد یک خاله ی واقعی عاشقتم ها! نه فقط در حد حرف!

چقدر بهتون خوش گذشته تبریز....
همیشه شاد باشید.
البته اون قسمتی که نوشتی ماهان خورده زمین واقعا ناراحتم کرد.
بچه ها همینطورن. هر وقت شیرین کاری میکنن و دیگران دارن به شیرینکاریهاشون میخندن. یهو یه اتفاقی میوفته.
هروقت حس کردی ماهان داره با کاراش زیاد به چشم میاد سریع 5 بار تو دلت بگو لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم...

زهرا جونم دوستت دارم. بخدا همیشه به یادتم مهربون. فقط میدونی که بچه داری و مشغله هاش نمیذاره نیم ساعت مامان پای نت بشینه.

سلام عشقم نمیدونی که چقدر شمارو دوستدارم یعنی میشه یه روز از نزدیک ببینمت
مامان مطهره و محدثه
11 مهر 92 17:33
سلام. خدا حفظش کنه، خیلی پسر نازی داری.
یه سوال ازت دارم، منم میخام برم بیمارستان میلاد، تو راضی بودی؟ دکترت کی بود؟


عزیزم اگه سزارینی هستی برو حرف نداره ولی طبیعی بهت پیشنهاد نمیکنم
مامان مطهره و محدثه
13 مهر 92 17:00
سلام. ممنون که جوابمو دادی. چون دوقلو باردارم با یه جفت و یه کیسه باید سزارین کنم.
بازم ممنون.


خواهش میکنم امیدوارم زود زود نی نی های خوشگلتو تو اغوشت بگیری
نگاری
24 مهر 92 16:22
ای وای من
ماهان کوچولو چقدر اقا شدی عزیزم بزرگ شدی
همیشه به گردش و خوشی


من فدات
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان نفسی می باشد