ماهان ونمایشگاه
سلام عشقم
الهی مامان دورت بگرده با این شیطنتات دیگه وسیله ای برای مامان سالم نذاشتی
تا یه خرابکاری هم میکنی سریع با یه شکلک موش دراوردن مامان رو راضی میکنی که
ناراحت نشه نمیدونم تو فسقلی این شکلک رو از کی یاد گرفتی خیلی باحال خودتو موش میکنی
چشاتوجمع میکنی لباتم به حالت بوس جمع میکنی واین میشه شکلک موش که باعث خنده
من وبابایی میشی جمعه گذشته با مامان و بابای پارسا جیگر رفتیم نمایشگاه خیلی
خوب بود برات عروسک انگشتی و کارتهای باما رو خریدم ولی نمیدونم چرا از محیط نمایشگاه
خوشت نمیومد همش نق میزدی که بابا فقط شمارو بقل کنه بیچاره بابا هم همش نازتو میکشیدولی پارسا برعکس شما همش
دوست داشت تو وسایل بازی بشینه بازی کنه دیگه اخراخاش مامانی یه دسته گل به اب داد با
یه بازی فکری خرید ولی نمیدوم کجا گذااشتم ولی بازم خوش گذشت اخراش که داشتیم بر
میگشتیم بابا شمارو گذاشت رو یه درخت ببینه از بلندی میترسید یا نه ولی هزار الله اکبر سر بابا
داد میزدی ولم کن خودم می تونم وایسم من کلی از این جسارتتون خوشم امد
منم از جسارت و شجاعتتون عکس گرفتم ببین جه شیر مردی هستی
اینجا تو نمایشگاهی
اینجا هم بالای درختی هی به بابا ای ای میگفتی یعنی ولم کن
اینجا هم به تنهایی وایستادی
از اون بالا داری بازدید هم میکنی