اینم چند عکس از عشقم که شب تولدش رفتیم شام بیرون
راستی عشقم تو پست قبلیت یادم رفت بگم که بردیم واکسنتو زدیم واقعا تو برای خودت مردی شدی همش دلنگرون بودم که چقدر گل پسرم باید درد بکشه بازم مثل همیشه من تو راهرو درمانگاه موندم وبابایی شمارو برد واکسنتونو زد الهی فدات بشم که مامان و درک میکنی نذاشتی اصلا صدای گریتو بشنوه اصلا اذیت نشدی خدارو شکر حالا بریم سراغ عکسای گل پسرم
عزیزم این عکسها برای شب تولدت رفته بودیم شام بیرون اگه لباسات فرق میکنه تو هر عکس اخه ٢ شب پشت سرهم رفتیم یکبار با خانواده عمو مهدی یکبار هم با خاله فاطمه
قربونت برم که از جلوی اکواریوم تکون نمیخوردی
الهی فدات بشم وقتی شاممونو خوردیم رفتیم بیرون رستوران بشینیم تو محوطه چای بخوریم برامون یه ظرف هندونه اوردن شما نمیدونی چقدر عاشق هندونه هستی
اینجا پس کله شما و سارا دختر عمو افتاده
اینجا هم با خاله رفته بودیم